سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش بیش از آن است که به شمار در آید، پس از هر چیز نیکوترینش را برگیر . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

هر چیز که بخواهی پیدا میشه

 
 
با هم بخندیم(پنج شنبه 87 تیر 20 ساعت 11:28 صبح )

می دونی ادما بین الف تا ی قرار دارند . بعضی ها مثل "ب" برات می میرند،مثل "د" دوستت دارند، مثل "ع" عاشقت می شوند، مثل "م" منتظر می مونند، تا یک روز مثل "ی" یارت بشن


سکوت دردناک است اما در سکوت است که همه چیز شکل میگیرد و در زندگی ما لحظه هایی هست که تنها کار ما باید انتظار کشیدن باشد.


تو مراسم ختم لره بلندگو میگه : مرحوم وصیت کرده ، سیاه نپوشین . یکی داد میزنه : مرحوم گه خورده ، ما به احترامش می پوشیم


ترکه می ره امتحان گواهی نامه بده چند بار رد میشه بعد تو راه پلیس جلوش رو می گیره می گه گواهی نامه ترکه می گه دادین که می خواین؟

 

انجیر رو به ترکه نشون می دن ، می گن این چیه ؟ می گه آلو بوده چلوندن ، تو زعفرون خوابوندن ، بهش کنجد مالوندن ، یه چوب بهش چپوندن ، تازه شده گلابی

 

 

چند تا ترک سوار آسانسور شدند چند ساعت ایستادند تا اینکه یک نفر آمد و دکمه را زد یکی از لرها داد زد و گفت سلامتی آقای راننده صلوات


گاهی وقتها آنقدر غرق در آرزوهای خودت هستی که یادت میره خودتم آرزوی کسی هستی

 



دخترا دنبال یه پسر می گردند که 1000 آرزوشونو بر آورده کنند پسرا دنبال 1000 تا دختر می گردند که یه آرزوشونو بر آورده کنند


لره و ترکه شطرنج بازی میکردن - شاه دق مرگ میشه


چهارشنبه سوری نزدیکه.یه وقت نری از رو آتیش بپری. . . آخه تجربه ثابت کرده اگه جیگر بره رو آتیش کباب میشه

 

اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده بزن توی سرش جوون باید به خودش تکیه کنه


به غضنفر میگن : با لوستر جمله بسازد ‌میگه : من 3 تا دختر دارم یکی از یکی لوستر


گرد و خاک تنهایی دلم و با جاذبه ی نگاهت زدودی.خونه ی قلبمو از غم پاک کردی.حالا که داری زحمت میکشی روی اون میز هم یه دستمال بکش!!


به سنگ ها گفتند لحظه ای انسان باشید. سنگها گفتند هنوز به قدر کفایت سخت نشده ایم


مداح: چراغ ها رو خاموش کنین ببرمتون کربلا, چراغ ها رو که روشن میکنن میبینه همه ساک به دست وایستادن, میگه شما ترکین؟ میگن نه, ما لریم, ترکا تو اتوبوسن

 



نابینا گفت : دوستت دارم ماه گفت تو که منو نمی بینی؟ چطوری دوستم داری . نابینا گفت :اگه می دیدمت ؟ عاشق زیبایت می شدم . اما حالا که نمی بینمت عاشق خودت هستم


سعی کن تنها باشی زیرا تنها بدنیا امدی و تنها از دنیا خواهی رفت.بگذار عظمت عشق را درک نکنی.زیرا انقدر عظیم است که تورا نابود خواهد کرد


پدر برای اولین بار دید که دخترش به جای اینکه دو ساعت با تلفن حرف بزنه بعد از یک ربع حرف زدن تلفن رو قطع کرد. پدر پرسید: کی بود؟ دختر جواب داد: شماره رو عوضی گرفته بود


 

من به زیبایی چشمان تو غمگین ماندم وبه اندازه هر برق نگاهت به نگاهی نگران، تو به اندازه تمام تنهایی من شاد بمان


ترکه یه سگ فلج داشته، هر وقت دزد میومده، سگه رو می گذاشته توی فرغون و دنبال دزده می‌دویده


ترکه برای درد بیضه میره پیش دکتر:دکتر به اونجاش دست میزنه میگه: الان چه حسی داری؟ ترکه میگه: دوست دارم دکتر

قزوینی ها زنگ در خونشونو روی زمین گذاشتم و روی دیوارشون نوشتن که بر پدر و مادر کسی که با پا زنگ بزنه


غضنفر ساعت سه نصفه شب مست و پاتیل میرسه در خونه، هرکار میکرده نمیتونسته کلید رو بکنه تو قفل در. خلاصه اونقدر سر و صدا میکنه تا زنش بیدار میشه، ازون بالا داد میزنه: اصغر اقا کلید بندازم؟! ترکه میگه: نه بابا کلید دارم، سوراخ بنداز!

 

 



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 0  بازدید

بازدیدهای دیروز:0  بازدید

مجموع بازدیدها: 1150  بازدید


» اشتراک در خبرنامه «